به ادعای رابرت کیوساکی در کتاب پدر پولدار، پدر بی‌پول، افراد ثروتمند به شیوه‌ای متفاوت به کودکان‌شان آموزش می‌دهند. آن‌ها در خانه و سر میز شام این کار را انجام می‌دهند. شما به ایده‌های جدیدی نیاز دارید تا کاری کنید، پول برای شما کار کند.
آن که گذشته را در اختیار دارد، آینده را نیز در اختیار خواهد داشت. آن که حال را در اختیار دارد گذشته را هم در اختیار دارد.
با ترغیب کودکان به داشتن زندگی کارمندی، آن‌ها را وادار می‌کنیم سهمی ناعادلانه را از مالیات‌ها در طول زندگی‌شان بپردازند؛ در حالی که در نهایت مستمری بازنشستگی کم و ناچیزی عایدشان می‌شود. این امر کاملاً درست است که مالیات‌ها بزرگ‌ترین هزینه افراد به شمار می‌روند. در واقع، اکثر خانواده‌ها از ژانویه تا اواسط ماه می کار می‌کنند تا فقط مالیات‌های دولت را بپردازند.
ایده‌های موجود در کتاب پدر پولدار، پدر بی‌پول (Rich Dad Poor Dad) برای بسیاری از والدین کنونی، تند و افراطی به نظر می‌رسند. برخی از والدین حتی زمان کافی برای بردن فرزندان‌شان به مدرسه را ندارند، امّا چون ما در زمانی قرار گرفته‌ایم که همه چیز در حال تغییر است، به عنوان والدین باید پذیرای ایده‌های جدید و بی‌باکانه باشیم.
شاید ایده‌های کتاب پدر پولدار، پدر بی‌پول، آن چیزی نباشد که شما بخواهید با فرزندان‌تان در میان بگذارید و به جست‌وجوی خود ادامه دهید. صرف این که به کودکان‌تان بگویید نمرات عالی بگیرند و شغلی خوب پیدا کنند، ایده‌ای قدیمی است. ما باید توصیه‌های تخصصی‌تر به فرزندان‌مان داشته باشیم. ما به ایده‌های جدید و آموزش‌های متفاوت نیاز داریم. شاید ایده خوبی باشد که به فرزندان‌مان بگوییم در عین اینکه کارمندی خوب هستند، برای شرکت خود نیز می‌توانند سرمایه‌گذاری کنند.
ادامه…
